نوشته حاضر، تقرير سلسله درسهاي ((حديثشناسي مهدويت)) از استاد شيخ نجم الدين طبسي است كه در ((مركز تخصّصي مهدويّت)) وابسته به بنياد حضرت مهدي موعود (عج) در قم، براي جمعي از طلاّب و دانش پژوهان ارايه شده است. از تلاش برادر حجت الله خسروي (از دانشپژوهان كوشاي اين دوره) در تدوين اين درسها، سپاسگزاري ميشود.
بررسي روايتي درباره مادر امام زمان(عج)
يكي از روايتهاي بسيار شايع، قضيّه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(عج) است. ما، در آغاز، فشرده اين داستان و برخي از منابع آن را نقل ميكنيم و سپس به بررسي دو تن از افرادي ميپردازيم كه در نقل اين قضيّه، نقش اساسي داشتهاند و در پايان نيز به اشكالهايي كه از نظر دلالي و سَنَدي به اين روايت وارد شده است، خواهيم پرداخت.
مقدمه
در شماره پيش، دو مورد از محورهاي آسيبشناسي تربيتي مهدويت مطرح گرديد. در يكي از اين محورها، از دو آسيب، تحت عنوان حصاربندي و حصارشكني و از حالت سلامت، تحت عنوان مرزشناسي بحث شد. در محور ديگر، آسيبها با عنوان كمالگرايي (غيرواقعگرا) و سهلانگاري و حالت سلامت با عنوان سهلگيري مورد بحث قرار گرفت.
اكنون، در ادامه، به بررسي محورهاي زير خواهيم پرداخت:
3. آسيبها: گسست و دنبالهروي؛ سلامت: هدايت.
4. آسيبها: مريد پروري و تكروي؛ سلامت: امامت.
5. آسيبها: قشريگري و عقلگرايي؛ سلامت: عقلورزي.
6. آسيبها: خرافهپردازي و راززدايي؛ سلامت: حقباوري.
7. آسيبها: انحصارگرايي و كثرتگرايي؛ سلامت: حقيقتگرايي مرتبتي.
مقدمه
در شماره پيش، دو مورد از محورهاي آسيبشناسي تربيتي مهدويت مطرح گرديد. در يكي از اين محورها، از دو آسيب، تحت عنوان حصاربندي و حصارشكني و از حالت سلامت، تحت عنوان مرزشناسي بحث شد. در محور ديگر، آسيبها با عنوان كمالگرايي (غيرواقعگرا) و سهلانگاري و حالت سلامت با عنوان سهلگيري مورد بحث قرار گرفت.
اكنون، در ادامه، به بررسي محورهاي زير خواهيم پرداخت:
3. آسيبها: گسست و دنبالهروي؛ سلامت: هدايت.
4. آسيبها: مريد پروري و تكروي؛ سلامت: امامت.
5. آسيبها: قشريگري و عقلگرايي؛ سلامت: عقلورزي.
6. آسيبها: خرافهپردازي و راززدايي؛ سلامت: حقباوري.
7. آسيبها: انحصارگرايي و كثرتگرايي؛ سلامت: حقيقتگرايي مرتبتي.
برگزيده سخنراني استاد قرائتي رياست محترم هيئت امناي بنياد حضرت مهدي موعود(عج) در جمع دانش پژوهان دوره دوم مركز تخصصي مهدويت.
بسم الله الرحمن الرحيم اَلّلهُمِّ كُنِْ لِوَلّيِكَ اگُْجِّةِ بْنِ اگَْسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَط ابائِهِ ص هذِهِ السَّاعَةِ وَ ص كُلِّ ساعَهٍ وَ لِيّاً وَ حافِظًا وَ قائِداً وَ نايِاً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَطَّ تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَ جَُتِّعَهُ فشا طَويلاً.
از اين كه در محضر شما فضلا هستم بسيار خوشحالم، نكاتي، از باب تذكر و تجربياتي كه دارم خدمتتان عرض ميكنم، شايد مفيد واقع شد.
حوزه علميه، چيزي كه كم دارد، حوزه كاري است؛ يعني، روحاني فاضل زياد داريم؛ امّا وقتي وارد يك جا ميشود و ميخواهد حرف بزند، تمرين و تجربه كم دارد. به همين جهت برنامههاي ما در زمينه صادرات موفّق نبوده است؛ مثلاً افرادي كه به اسم عقيدتي - سياسي به پادگانهاي ارتش رفتهاند، بايد دورههايي در زمينه ارتباط با سربازان، نيروهاي دريايي، خلبانان و... ببينند. و هر يك دورههاي خاص خود را دارد؛ همان طور كه پارچه شلوار، با پارچه عمامه فرق ميكند.
بايد دورههايي را بگذاريم كه چگونه براي بچّهها قصه بگوييم؛ چگونه راجع به امامت حرف بزنيم؛ چگونه با وهابيها بحث كنيم؛ چگونه درباره امام زمان صحبت كنيم. حوزه علميه نه تنها هيچ برنامهاي براي افرادي كه به جمكران ميآيند ندارد؛ بلكه نقشي هم در آمدن اين افراد به آن جا ندارد. البته اين نسلي كه به جمكران ميآيند، نسل آب بندي شده است؛ يعني، نسل بيست ميليوني آموزش و پرورش، دانشگاه و... كه بايد با آنان كار كرد.
يكم. امامت، خورشيد حيات بخشي است(1) كه شيعه با اعتقاد به آن گره خورده و راه خويش را در تاريخ آغاز كرده و از اسلام خلفا و كج راههها و بي راههها جدا نموده است. تولد، حيات، بالندگي و بقاي شيعه در گرو اين حقيقت بزرگ قرآني(2) و يادگار سترگ پيامبر (ص) است. رسول بزرگ اسلام آنقدر كه بر اين امر عظيم سفارش ميفرمود، به هيچ يك از امور ديگر سفارش نميفرمود(3) و آنقدر كه براي اين مهم از نخستين روزهاي دعوت علني تا آخرين لحظات عمر مبارك خويش، در بستر بيماري گام بر ميداشت و اقدام ميكرد، براي هيچ كار ديگري اهتمام نميورزيد و زمينه سازي نميكرد.
امامت، قلب تپنده شيعه و چراغ راه تشيع در گردبادهاي حوادث و ايام است. امامت، رمز وحدت و ركن اساسي دين و سرمايه عظيم تشيع است. امامت چراغ هدايت، كشتي نجات و امانت خدا بر روي زمين است. ميتوان آن را پذيرفت و به عزّت و فوز و فلاح رسيد و ميتوان از آن چشم پوشيد و در ذلّت، ضلالت و تحيّر فردي و اجتماعي روزگار گذراند.(4)
دوم. در ميان امامان شيعه، امام دوازدهم از ويژگيها و امتيازهاي خاصي برخوردار است. او تنها كسي است كه تمامي جهان را از عدل و داد سرشار خواهد ساخت؛ همان گونه كه از ظلم و بيداد پر شده است. او كسي است كه پيامبر(ص) و همه امامان، از ساليان دور، آمدن او را بشارت ميدادند و با ياد او و دولت او، خود و شيعيان را آرامش ميبخشيدند. او كسي است كه بيني تمامي گردنكشان را به خاك خواهد ماليد و اسلام را فرا گير خواهد ساخت و بر جاي جاي اين عالم گلبانگ ((لا اله الا اللَّه، تمّد رسول اللّه)) را طنين انداز خواهد ساخت و بر اين كره خاكي حكومت واحد جهاني اسلام را بنيان خواهد نهاد.
سوم. امامت خاستگاه انقلاب اسلامي ايران است. رابطه امامت با انقلاب، رابطه ((والد)) و ((ما ولد))(5) و رابطه ريشه با برگ است. ريشه برگ را ميزايد و برگ ريشه را نيرو ميبخشد. انقلاب ايران همچنان كه بر خاسته از اعتقاد به امامت است، امروز زمينه ساز قيام و حكومت امام مهدي (عج) است. نقش رهبري پيامبر گونه امام راحل (ره) و نقش عنصر معنويّت و فقاهت و نيابت از سوي امام زمان(عج) و در نتيجه ولايت پذيريِ مردم در پيروزي انقلاب، بر كسي پوشيده نيست.
In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful
Say: He, Allah, is One
Allah is He on Whom all depend
He begets not, nor is He begotten
And none is like Him